کمیته مرکزی تحقیقات علمی
پوهنتونها یا مؤسسات تحصیلات عالی باید در دو مسیر یا جهت فعالیتهای علمی و اکادمیکی خود را هدایت و سازماندهی نمایند.
مسیر اول شامل؛ پروسه مطلوب و معیاری تدریس بوده که تدریس باید با معیارهای ملی، منطقهای و جهانی انطباق و یا نزدیکی داشته باشد.
مسیر دوم شامل؛ تلاش و فعالیتهای مثمر در زمینه تحقیق و ایجاد علم است که در حقیقت برای رشد و تکامل هر مؤسسه تحصیلی الزامی میباشد. اصل تدریس و اصل تحقیق که باعث تولید و ایجاد علم میگردده، دو بال مهم برای پوهنتونها محسوب میگردد. لذا لازم دیده میشود پوهنتونها و مؤسسات تحصیلات عالی دولتی و خصوصی افغانستان نیز کمر همت را بسته و در مسیر تحقیق و تولید علم گامهای بلند و استوار را بردارند و با استفاده از تمام امکانات در دستداشته، این مسیر را که هرچند با مشکلات و چالشها همراه است بهپیمایند. بدین ملحوظ؛ کمیته مرکزی مؤسسه تحصیلات عالی هریوا، خود را مؤظف میداند تا در قبال این مسئولیت گامهای جدی بردارد. هدف از تدوین این طرزالعمل؛ سازماندهی هرچه بهتر و نظاممند شدن فعالیتهای تحقیقی، تشویق و ترغیب پژوهشگران این نهاد علمی و تحقیقی بخصوص استادان و محصلان نخبه و هم چنین هزینهکردن هدفمندانه برای عملی کردن و اجرائی نمودن طرحها و پروژههای پیشنهادی میباشد، تا بتوانیم از برنامهریزی دقیق و مدیریت فعال و سالم در راه تحقیق و پژوهش بهرهمند شویم.
- ترتیب و تنظیم پلان عملیاتی/تطبیقی سالانۀ کمیته؛
- برگزاری برنامههای آموزشی از رهنمود تدوین یافتۀ تحقیقات؛
- ارائه مشورۀ موثر در روند تهیه پلان کار تحقیقات علمی محقق؛
- همکاری در معرفی منابع معتبر علمی (کتب، مقالات و مراجع اینترنتی) برای محقق؛
- ارسال گزارش کارهای تحقیقی و مقالات به دو استاد ذیربط رشته یا متمم رشته.
- جهت ابراز نظر؛
- مطالعه گزارش تحقیق و ارزیابی کارهای تحقیقی و مقالات تحقیقی از نظر علمی، روش تحقیقی، حقوقی، اخلاقی و مسلکی با در نظرداشت لوایح، مقررهها و رهنمود موجود؛
- همکاری در نشر مقالاتی که در مطابقت با معیارات رهنمود تحقیقات ترتیب یافته باشد (در سطح پوهنحی و مؤسسه)؛
- مطالعه مستمر مقالات پیرامون مسایل حاد کشور، کشفیات جدید و مسایل روز و برگزاری کنفرانسهای علمی و تحقیقی (در سطح پوهنحی و مؤسسه)؛
- انعقاد تفاهمنامهها و برقراری ارتباطات با پوهنحیهای موازی و متمم در داخل کشور در عرصه تحقیقات علمی و تبادل تجارب علمی و مسلکی؛
- ایجاد سهولت در چاپ و نشر کتب درسی، ممد درسی، ترجمه و آثار تحقیقی استادان در مطابع خارج مؤسسه به همکاری کمیته فرهنگی؛
- انتشار تصامیم کمیته به کمیتههای فرعی؛
- اجرای سایر تصاویب و فیصلههای محوله.
پیشگفتار
پوهنتون ها در افغانستان به عنوان سرمایه ملی فوقالعاده با ارزش فعالیت می کنند؛ زین رو می توانند زندگی را از طریق آموزش به بهترین حالت ممکن تغییر دهند، از سویی تحرک اجتماعی را سبب می شوند، و نیروی کار افغانان را به مهارتهای سطح بالاتری که اقتصاد و شرایط روز، به آن نیاز دارد مجهز میکند. موسسات تحصیلی در تمام نقاط کشور تحقیقاتی در سطوح مختلف انجام می دهند که به مقابله با چالش های فراروی کشور در سطح ملی و بین المللی کمک می کنند و ایده ها و تخصص هایی را ایجاد می کند که نوآوری را تشویق می کند و سلامت و رفاه ما را بهبود می بخشد. برای درک نقش پوهنتون ها و تأثیر آنها بر جامعه و اقتصاد، نظارت بر تغییر اندازه و شکل بخش آموزش عالی افغانستان مفید است. گزارشهای سالانه الگوها و روندها که توسط پوهنتون های افغانستان منتشر شده است، دادهها و تفسیرهایی را ارائه میکند که نشان میدهد چگونه بخش آموزش عالی کشور همچنان به با چالش های مختلف دست و پنجه نرم می کند، لیک از تکامل و پویایی دست بردار نیستند.
در تحقیقاتی که توسط نهادهای آموزش عالی افغانستان صورت می گیرد به جنبه های مختلف زندگی مردمان این مرزوبوم پرداخته و به دنبال راهی برای رفع این مصائب و متاعب است. روند دیگری که این تحقیقات را برجسته می کند همانا آشنایی با روش های پژوهش نوین است که در سایه آن می توان به مقابله با چالش های موجود پرداخت و میراث با ارزش صلح و رفاه را برای آینده گان به ارمغان گذاشت. در عین حال، آموزش عالی افغانستان همچنان با عدم قطعیت قابل توجهی مواجه است. به ویژه، تصمیم افغانستان برای شروع دوباره در سایه امارت اسلامی این کشور، ناگفته نباید گذاشت که؛ تحقیقات و تدریس به دلیل ماهیت خود فعالیت های جهانی هستند و بخش آموزش عالی همیشه باید از بازی های سیاسی و جابجایی های سلیقه ایی مبرا باشد.
در دنیایی که به سرعت در حال تغییر و تحول است، تحقیقات داستانِ سترگ و عظیمی دارند، چرا که همچنان به دنبال توسعه پایدار، اقتصادی کلان، جامعه ایی شگوفا پُربار، مردمانی با خرد و شکیبا هستند.
مقاوم و موفق باشید.
ما به دنبال همکاری با پژوهشگران و نویسندگان حرفهای هستیم که تحقیقات خود را در قالب مقالات علمی با ما به اشتراک بگذارند. ارائه نتایج بهروز و نوآورانه، بالاروندن کیفیت علمی و تأثیرگذاری مثبت در جامعه علمی از اهداف مهم ماست.
امیدواریم که فصل نامه ما بتواند بستری مناسب برای انتشار نتایج پژوهشی شما فراهم کند و به گسترش دانش علمی و توسعه جامعه علمی کمک کند.
با تشکر از همراهی شما
سردبیر فصل نامه علمی تحقیقی موسسه تحصیلات عالی هریوا
محمد محمدی «فردین»

مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
ابعاد ارزشیابی عملکرد استادان توسط دانشجویان در آموزش عالی
نویسنده: نویسنده: محمد محمدی «فردین»
شماره صفحات 1-20
شماره:1
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: تابستان 1402
نوع نشریه: چاپی
کشور محل نشر: افغانستان
چکیده
ارزشیابی یکی از جنبههای مهم در فرایند فعالیتهای آموزشی است و توسط آن به کاستیها و نقاط قوت برنامههای آموزشی پی برد و راهکار مناسبی را در جهت حل مشکلات برنامه آموزشی ارائه نمود در این میان، ارزشیابی استاد بهعنوان یک استراتژی مهم برای ارتقای کیفیت آموزشی موردتوجه دانشگاهها بوده است، به همین جهت مراکز آموزش عالی برای تعیین شایستگی استادان خود ملاکهایی را تعیین میکنند و بدینوسیله عملکرد آنها را از طریق فرایندی مدون مورد ارزشیابی قرار میدهند. هدف این نوع ارزشیابیها، بهبود نحوه تدریس و ارتقای اثربخشی آن است. متخصصین معتقدند که ارزشیابی استادان یکی از پیچیدهتری انواع ارزشیابیها است. علت پیچیدگی آن را کم اعتباری و بیدقتی وسایل و روشهای سنجش و اندازهگیری مورداستفاده دانستهاند؛ زیرا شیوههای به کار گرفتهشده، روش ارزشیابی و منابع اطلاعاتی حاصل نمیتوانند اطلاعات دقیق و بیغرضانهای را ارائه نمایند. به همین دلیل، پیشنهاد کردهاند که برای قضاوت نهایی، جنبههای مختلف ارزشیابی موردتوجه قرار گیرد که این امر نیازمند دسترسی به یک الگوی جامع است.
کلیدواژهها: ارزشیابی عملکرد، موافقین، مخالفین، فعالیتهای آموزشی، دانشجویان، روحیه استادان.
مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
کاربرد عرف در فقه حنفی و قانون مدنی افغانستان
نویسنده: نویسنده: جلیل احمد خلیلی
شماره صفحات 21 – 46
شماره:2
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: تابستان 1402
نوع نشریه: چاپی
کشور محل نشر: افغانستان
عرف همان چیزی است که در نفس و روان انسان ریشه دوانیده و سرشتها و طبایع انسانها، آن را پذیرفتهاند. این مقاله، تحقیقی است درباره کاربرد عرف در فقه حنفی و قانون مدنی افغانستان که محقق سعی نموده تا با استفاده از کتب معتبر فقه حنفی و قانون مدنی کشور کاربرد آن را مشخص و بررسی نماید. سؤال اصلی که در این تحقیق مطرحشده، این است که کاربرد عرف در فقه حنفی و قانون مدنی افغانستان چیست؟ و چگونه میتوان بهوسیله عرف احکام فقهی را استنباط نمود؟ یافتههای تحقیق نشان میدهد که عرف در استنباط احکام نقش تعیینکننده دارد و همان روش و سلوک مستمر میان مردم است که فقه اسلامی، در برخی موارد مهر تائید بر آن زده و بعضی را هم مردود دانسته است. باوجود این، عرف از ابزارهایی است که مجتهد و مفتی برای استنباط حکم شرعی از آن استفاده میکند، ازاینرو، فقیه برای به دست آوردن حکم یک پدیده عرفی، باید مسائل مستحدث اجتماع را مورد دقت قرار دهد تا پویایی فقه اسلامی محفوظ بماند. همچنان قانونگذار قانونی مدنی کشور عرف را بهعنوان سومین منبع حلوفصل قضایای مدنی دانسته و آن را معتبر میداند. عرف با رعایت شرایط آن در عرصههای گوناگون کاربرد دارد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی- توصیفی بوده که از ابزار کتابخانهای استفاده گردیده است.
کلیدواژهها: عرف، استنباط، عادت، اجتهاد، احکام
مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
توسعه فرهنگی و نقش آن در انسجام اجتماعی در افغانستان
نویسنده: نویسنده: عبدالرحمن کریمی
شماره صفحات 47-70
شماره:3
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: تابستان 1402
نوع نشریه: چاپی
کشور محل نشر: افغانستان
چکیده
توسعه فرهنگی، یک واژه ترکیبی است که از دو کلمه «توسعه و فرهنگی» تشکیلشده و به فرایندی گفته میشود که با ترویج ارزشها، نگرشها، عادات و رفتارهای مطلوب در جامعه، بهبود فرهنگ و هویت جامعه را هدف دارد و به افزایش سطح آگاهی، مشارکت و همبستگی افراد در جامعه کمک میکند. هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش توسعه فرهنگی در انسجام اجتماعی افغانستان است. سوال تحقیق این است که نقش توسعه فرهنگی در انسجام اجتماعی افغانستان چیست؟ یافتههای تحقیق نشان میدهد که توسعه فرهنگی نقش بسیار مهمی در انسجام اجتماعی افغانستان داشته و میتواند درزمینههای مختلف ازجمله کاهش تنشهای اجتماعی، ترویج ارزشهایی مانند دوستی، همدلی، همکاری، احترام به تفاوتهای فرهنگی، اعتماد و همکاری، باعث انسجام اجتماعی شود. در این تحقیق از روش تحلیلی – توصیفی با تمرکز به ابزار همبستگی استفادهشده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای است.
واژگان کلیدی: توسعه فرهنگی، انسجام اجتماعی، تعامل اجتماعی، ارتباطات
مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
بررسی الگوهای صیانت از قانون اساسی با رویکرد به قانون اساسی 1382 افغانستان
نویسنده: محمد رفیع دولتی
شماره صفحات 71-98
شماره:4
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: تابستان 1402
نوع نشریه: چاپی
کشور محل نشر: افغانستان
چکیده
قانون اساسی عالیترین سند حقوقی در یک کشور بوده که کلیه امور و شئون کشوری را تنظیم و روابط میان ارکان دولت، حکمروایان و حکم بران را به شکل متعادل آن تثبیت مینماید. پس لازم است برای حفظ این قانون بنیادین و مهار تعدیات احتمالی علیه این میثاق ملی سازوکار مناسب پیشبینی گردد، بهطورکلی در تصریح این اصل در قوانین اساسی که هیچ قانون عادی نمیتواند جزئی از مقررات قانون اساسی یا تمام آن را تغییر دهد بحثی نبوده و اشکالی موجود نیست، بلکه اشکال عمده این است که ضمانت اجرای این اصل چیست؟ و کدام مرجع قانونی باید حق کنترل قوانین را از این نظر به عهده داشته باشد و در صورت مغایرت قوانین مزبور با قانون اساسی آنها را ملغیالاثر نماید. بدیهی است که لزوم صیانت از قانون اساسی و حفظ حقوق عمومی ایجاب میکند که مرجعی برای کنترل قوانین عادی وجود داشته باشد، در غیر این صورت قانون اساسی بهخودیخود اثر وجودی خود را از دست داده و بهتدریج مقررات آن به دست فراموشی سپرده شده و از طرف قوه مقننه عادی مورد تجاوز و تغییر قرار میگیرند. سازوکار پیشبینیشده در اکثر کشورهای جهان در قالب مفهومی به نام صیانت از قانون اساسی عرض وجود نموده است. بهطور کل الگوهای صیانت از قانون اساسی را میتوان به الگوی قضایی پراکنده (امریکایی)، الگوی قضایی متمرکز (اروپایی)، الگوی سیاسی و مختلط تقسیم نمود و کشورها بنا به دلایل مختلف سیاسی، تاریخی و حقوقی هرکدام به یکی از شیوههای فوق متوسل میشوند. قانون اساسی 1382 کشور نیز به امر صیانت از قانون اساسی پرداخته و ستره محکمه را مرجع صالح برای کنترل قوانین میداند که از نوع عبارتپردازی ماده متذکره، میتوان ویژگیهای همچون؛ پسینی بودن، عینی بودن، قضایی بودن و متمرکزبودن را برای صیانت از قانون اساسی کشور برشمرد.
کلید واژگان: صیانت، قانون اساسی، ستره محکمه، الگوی قضایی، الگوی سیاسی.
مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
بررسی وضعیت حقوقی اسرای جنگی در اسناد بین المللی
نویسنده: نقیب الله حبیبی
شماره صفحات 99-122
شماره:5
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: تابستان 1402
نوع نشریه: چاپی
کشور محل نشر: افغانستان
چکیده
در این مقاله، هدف، تحلیل وضعیت حقوقی اسرای جنگی در اسناد بینالمللی هست. یکی از جنبههای بارز حقوق بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه بینالمللی که نسبت به سایر مقررات مربوط، از قدرت اجرایی بالاتری برخوردار است، قواعد حاکم بر رفتار با اسیران جنگی است؛ که تحت عنوان قواعد عام الشمول یاد میگردد و نقض آنها جنایت بینالمللی محسوب میشود. به همین دلیل، برای افراد خاطی در هر سمت و مقامی که باشند، مسئولیت کیفری در پی خواهد داشت. مطابق به اسناد بینالمللی در قبال اسراء جنگی حمایتهای لازم وجود دارد. مهمترین ویژگی اسير محدوديت و سلب اختيار اوستِ؛ يعني شرايط ويژه و خاصي بر او اعمال ميشود. به همين لحاظ، محدود بودن، نداشتن آزادي و در اختيار غير بودن، بيش از افراد ديگر در معرض تعرض، آزار و اذيت قرار دارد و تضييع حق او خيلي راحتتر انجام ميشود. لذا با توجه به شرايط و وضعيت متذکره، ميبايست موردحمایت و توجه قانوني و عاطفي جوامع جهاني و قوانين و مقررات عمومي بشر قرار گیرد. با توجه به گزارشها، كنفرانسها و آمارهاي ارائهشده در سطح بینالملل، بیانگر اقدامات و اعمال خلاف شئونات انساني عليه اسيران جنگی در اكثر نقاط دنيا بوده است؛ و همچنان تجارب و برخوردهاي قهري افكار عمومي با جنايتكاران جنگي در دادگاههای نورنبرگ، توكيو، يوگسلاوي سابق و دادگاه جزايي بينالمللي افق و آیندهای درخشان را براي بشريت نويد میدهد و آرامش روحي و رواني و امنيت جانی را پیشبینی مینماید.
کلیدواژهها: اسراء جنگی، حقوق بشردوستانه، اسناد بینالمللی، جنایات بینالملل، الگوی سیاسی.
پیشگفتار
پژوهش و کنکاش دربارهی شخصیتهای علمی-تاریخی، جایگاه ارزندهی در شناسایی تمدن و فرهنگ هر سرزمین دارد و دریافت بهتر تمدن و فرهنگ آن سرزمین را امکانپذیر میسازد؛ هرات بهعنوان پایتخت خراسان کهن و مرکز فرهنگ و ادب افغانستان کنونی؛ در درازای تاریخ نقش مهمی در گسترش دانش و فرهنگ داشته و جایگاه درخور نگرشی را به خود اختصاص داده است.
ازاینرو، انجام پژوهشهای علمی-تاریخی در مورد دانشمندان گذشته، بهویژه دانشمندان دورهی تیموری و پیشرفت دانش و هنر این دوره، میتواند ما را در امر شناسایی بهتر گذشتهی تاریخی- فرهنگی و بهرهمندی نسل کنونی و نسلهای آینده از گذشتهی پربار سرزمین ما، یاری رساند.
گرچه پژوهشهای علمی- تاریخی بیشماری دربارهی نامآوران و اندیشمندان حوزه تمدنی ما، در کشوهای پارسی زبانِ چون ایران، تاجیکستان و حتا هند و پاکستان انجام میشود، اما آنچه مایهی نگرانی است اینکه اولویت پژوهشگران همزبان ما در حوزهی نامآوران تاریخی- فرهنگی در چنبرهی تنگ مرزهای سیاسی و جغرافیای کنونیشان محصور است و هرات این نگین تابناک خراسان، باوجود داشتن گنجینههای بزرگی از ادبیات و تاریخ و فرهنگ آنچنانکه باید مورد کنکاش و پژوهش قرار نگرفته است. سزاوار یادآوری است؛ با توجه به دلبستگی نویسندگان و پژوهشگران هرات، تلاشهای درخور ستایشی در جهت مطالعه و شناسایی اندیشمندان عرصههای گوناگون انجامشده است و شخصیتها و نهادهای گوناگون، فعالیتهای چشمگیری را دراینباره انجام دادهاند که از آن میان می توان به شخصیتهای چون فکری سلجوقی، نجیب مایل، محمد آصف فکرت، محمد علم غواص، محمدابراهیم رجایی، فضلالرحمن فقیهی و نهادهای فرهنگی چون انجمن ادبی هرات و در این اواخر موسسهی علمی- پژوهشی بایسنغر و انستیتیوت مطالعات استراتژیک افغانستان اشاره کرد.
موسسهی تحصیلات عالی هریوا نیز به ادامه تلاشها در حوزه هرات شناسی، در سالهای گذشته برنامههای را روی دست گرفته و تلاشهای نیز برای اجرایی کردن آن انجام داده است اما رویدادهای پسین این امکان را به هریوا نداد تا آنچه در این زمینه برنامهریزی کرده بود؛ به اجرا گذارد.
بنابراین، بهمنظور عملی سازی این برنامهها و انجام رسالت علمی فرهنگی خویش بر آن شدیم تا مقالاتی که در مورد شخصیتهای تاریخی-فرهنگی هرات در شمارههای گذشتهی فصلنامه علمی-تحقیقی هریوا نشر شده است در یک مجموعه زیر عنوان « پژوهشهای هرات شناسی» قرار دهیم تا از یکسو از تلاش نویسندگان این عرصه قدردانی نموده و از سوی دیگر دسترسی آسان پژوهشگران و دلبستگان به مجموعهای از این پژوهشها را مسیر سازیم.
هویدا است که این مجموعه نخستین تلاش هریوا درزمینهی هرات شناسی است و ممکن است تلاش بزرگی به چشم نیاید، ازآنجهت که پژوهشهای گردآوریشده در این مجموعه حوزههای گوناگونی چون جغرافیا، ادب- عرفان، دانش کاربردی و مسایل روشنفکری را در بر میگیرد و شخصیتهای که مورد کنکاش قرارگرفتهاند نیز مربوط به دورهها و حوزههای مختلف است.
امیدواریم در آینده به یاری نویسندگان و پژوهشگران هدفمند هرات و دلبستگان تاریخ و فرهنگ این سرزمین بتوانیم در این زمینه تلاشهای پربارتری انجام دهیم.
با احترام
آمریت تحقیقات علمی

مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
خواجه عبداللّه انصاری شخصیتِ اثرگذار در دانش و عرفان
نویسنده: پوهاند دکتر فضل الرحمن فقیهی هروی
ویژهنامه_ پژوهشهای هرات شناسی (هریوا)
شماره صفحات 1-24
شماره:1
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: خزان 1401
نوع نشریه: چاپی
کشور محل نشر: افغانستان
چکیده مقاله
بحث در مورد اثرگذاری افکار و اندیشههای بزرگان دانش و عرفان بر یکدیگر از مسایل ارزشمند در حوزهی ادبیات و عرفان است. اثرگذاری شیخ الاسلام انصاری بر دیگران در حوزهی دانش و عرفان که در این مقاله به پژوهش گرفته شده، اهل مطالعه را به شناخت تفکرات او عمیقتر میسازد و معیار اثرگذاری وی در این دو حوزه را آشکار میگرداند. برآیند پژوهش این است که خواجهی انصار از استعداد و نبوغ علمی ویژه برخوردار بوده و این امر در اثرگذاری وی در مقاطع گوناگون زندگی مؤثر بوده است. خواجهی انصار در محاضرات تذکیر و وعظ، در مناظرات علمی با استادان و شاگردان، در مواجهه با امراء و حاکمان و با تألیف و تحقیق آثار علمی و عرفانی، توانسته است اثرگذاری خویش را در حوزههای گوناگون دانش و عرفان ثابت و مشهود بسازد.
واژگان کلیدی: انصاری، عرفان، دانش، اثرگذاری، اثرپذیری.
مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
جایگاه فکری سلجوقی در ادب، هنر و تاریخنگاری
نویسنده: پوهاند دکتر فضل الرحمن فقیهی هروی
ویژهنامه_ پژوهشهای هرات شناسی (هریوا)
شماره صفحات 25-38
شماره:1
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: خزان 1401
نوع نشریه: چاپی
کشور محل نشر: افغانستان
چکیده مقاله
تبیین ادبیات و هنر هر دوره وابسته به شناخت شخصیتهایی است که در حوزه ادب و هنر درخشیده باشند و از خود آثاری را به خود به ارمغان گذاشته باشند. فکری سلجوقی یکی از شخصیتهای جامع و از ادبیان هنرمندان هرات است که در عرصههای گوناگون ادب و فرهنگ، توانسته برازندگی داشته باشد و میراثهای ادبی-هنری ارزشمندی را از خود به یادگار گذارد. این مقاله بر اساس هدف معرفی توانایی ادبی – هنری این مرد بزرگ و آثار او نگاشته شده، جایگاه او را در ادبیات و هنر دوره معاصر متبارز میسازد و به این پرسش پاسخ میدهد که فکری سلجوقی در ادبیات و هنر معاصر هرات و کشور ما، چه جایگاهی داشته و نقش او در آفرینش آثار تا چه حدی ارزشمند مینماید.
واژگان کلیدی: فکری سلجوقی، ادبیات، هنر، تاریخنگاری.
مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
بررسی جایگاه هرات در منابع جغرافیایی و تاریخی
نویسنده: پوهنمل وحید رامش
ویژهنامه_ پژوهشهای هرات شناسی (هریوا)
شماره صفحات 39-54
شماره:1
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: خزان 1401
نوع نشریه: چاپی
کشور محل نشر: افغانستان
چکیده مقاله
هرات نظر به موقعیت خاص جغرافیایي خود در دورههای مختلف تاریخی توانسته از جایگاه شامخی برخوردار باشد؛ اهمیت جغرافیایی این سرزمین باستانی محصور به دوران معاصر نیست، بلکه در ادوار مختلف تاریخی حیثیت یک بندرگاه، نقطهی استراتیژیک، شهر کار و کسب، شهر علم و معرفت و شهر اتصال دهندهی فرهنگها بوده است. هدف از تحریر این مجموعه مرور مختصری به اهمیت جغرافیایی هرات است تا نقش و اهمیت جغرافیایی به خصوص موقعیت جغرافیایی هرات مورد ارزیابی قرار گیرد و جایگاه درخشان این سرزمین از دیدگاه جغرافیدانان مطالعه شود، سرزمین هرات منحیث نگین خراسان توانسته در همگرایی و اتصال تمدن¬های مشهور قاره آسیا نقش بنیادی داشته باشد. همچنان در این نوشتار سعی بر آن است تا دیدگاه جغرافیدانان شرق و غرب بهخصوص نظریات مؤرخان و سیاحان جهان اسلام در مورد سرزمین باستانی هرات ارزیابی گردد. از طرفی دیگر، تحقیق پیرامون اوضاع جغرافیایی و تاریخی هرات میتواند در غنامند ساختن و گسترش اهمیت فرهنگی هرات نقش بنیادی داشته باشد، و برای علاقهمندان رشتههای جغرافیا، تاریخ و ادبیات به خصوص جغرافیای توریزم مورد استفاده قرارگیرد.
واژگان کلیدی: هرات، موقعیت جغرافیایی، منابع جغرافیایی، شمیران، شهر
مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
میر هرات (مولانا رکنالدین میرحسینی سادات هروی)
نویسنده: حیدر حمید
ویژهنامه_ پژوهشهای هرات شناسی (هریوا)
شماره صفحات 55-84
شماره:1
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: خزان 1401
نوع نشریه: چاپی
کشور محل نشر: افغانستان
چکیده مقاله
هرات پیوسته در درازای تاریخ خاستگاه عارفان نامدار و جایگاه عالمان نامبُردار و پایگاه اندیشهمردان پرهیزگار بوده است که از آن میان، یکی مولانا رکنالدین میرحسینی سادات هروی غوری است. او در گریوۀ غور از مادر بزاد و در هرات به بالندگی رسید و در خانقاه مُلتان بر اساس طریقۀ سهروردیه سلوک کرد و از دست شیخ رکنالدین مُلتانی رسماً ردای خلافت به دوش کشید. از او آثار پُربهایی مانده است؛ رَوحالاَرواح، زادُالمسافرین، نزهة الارواح، طربالمجالس، کنزالرموز، صراطالمستقیم، پنج گنج و دیوان اشعار او از آن شمار اند. رقیمۀ پیشرو در پیِ یافتن پاسخ این پرسش است که میرحسینی سادات کی بود، چه کرد، چه گفت و چه نقشی به یادگار گذاشت؟ پژوهنده از خلال کتب تاریخ و بهویژه آثار منثور و منظوم خود میرحسینی دریافته که او هم عالم بوده و هم عارف؛ هم ادیبی نکتهسنج بوده و هم حکیمی نکتهبین؛ هم عارفی دقیقهشناس بوده و هم منجمی چابکنظر. پایهگذار طریقۀ سهروردیه در هرات بوده و از این حیث، او در همان جایگاهی در طریقۀ سهروردیه در هرات مینشیند که خواجه عبیدالله احرار در طریقۀ نقشبندیه. بیشترینۀ شهرت او از سؤالاتی است که از شیخ محمود شبستری پرسید و او در پاسخ به آن «گلشن راز» را پدید آورد و بعدتر محمّد اقبال لاهوری به تأسی از شبستری به چند پرسش میرِ هرات پاسخ گفت و بر پاسخنامۀ خود، نام «گلشن راز جدید» را گذاشت. او که در اواخر قرن هفت (سال 641 یا 646 هجری) به دنیا آمده بود، در 16 شوّال 718 مهتابی در هرات چشم از جهان فروبست و در کنار مزار سیّدِ جلیل، عبدالله بن معاویه به خاک سپرده شد.
کلیدواژگان: میرحسینی سادات هروی، شیخ بهاءالدین مُلتانی، عرفان، شریعت، طریقۀ سهروردیه، هرات.
مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
صلاحالدین سلجوقی و مساله روشنفکران در افغانستان
نویسنده: داود عرفان
ویژهنامه_ پژوهشهای هرات شناسی (هریوا)
شماره:1
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: خزان 1401
نوع نشریه: چاپی
کشور محل نشر: افغانستان
چکیده مقاله
اندیشه در افغانستان، واژهی مهجوری است و اندیشمندان این سرزمین اندکاند. صلاحالدین سلجوقی یکی از نادر اندیشمندان افغانستان است که موافقان و مخالفان سیاسیاش، فهم و اندیشهاش را ستودهاند. او در عرفان، ادبیات، فلسفه و سیاست قلمفرسایی کرده است و گه گاهی هم شعر سروده است. سلجوقی قبل از طلوع دموکراسی اول افغانستان (دوران امانالله خان) چشم به جهان گشود و در دوران دموکراسی دوم ( دهه دموکراسی دوران محمد ظاهرشاه) چشم از جهان فروبست. او از بستری سنتی برخاست و در کشاکش سنت و مدرنیته در افغانستان به بلوغ فکری رسید. سالهای اوج اندیشه و موقعیت سیاسی– اجتماعی سلجوقی، مصادف با نضجگیری جریانهای روشنفکری چپ و راست در افغانستان است. بسیاری از صاحبنظران همعصر و حتی بعد از سلجوقی او را روشنفکر میدانند؛ اما از تعلقخاطر او به جریان خاص روشنفکری در افغانستان سخن نمیزنند. پرسش اصلی این است که سنخ روشنفکری صلاحالدین سلجوقی چیست؟ روشنفکری در افغانستان همیشه دچار تشتت و پراکندگی مفهومی بوده است و صلاحالدین سلجوقی درزمانی رشد و نمو نمود که روشنفکران از طیفهای مختلف راست و چپ، به غیریت سازی روشنفکرانه مشغول بودند و هر طیف دیگری را متهم به خیانت به آرمانهای روشنفکری مینمودند. صلاحالدین سلجوقی نیز از چنین اتهامی در امان نمانده است. او از طیفی نمایندگی میکند که بیشتر دغدغۀ فرهنگ داشت تا سیاست و تغییر اجتماعی، این سبک از اندیشمندان را « روشنفکر فرهنگی» نام نهادهاند.
واژگان کلیدی: سنت، مدرنیته، روشنفکر، عرفان و فلسفه.
مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
نگاهی به زندگی و کارنامههای ابوحاتم مظفر اسفزاری
نویسنده: عاصم اسفزاری
ویژهنامه_ پژوهشهای هرات شناسی (هریوا)
شماره صفحات 107-126
شماره:1
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: خزان 1401
نوع نشریه: چاپی
کشور محل نشر: افغانستان
چکیده مقاله
ابوحاتم مظفر اسفزاری، یکی از دانشمندان و اندیشمندان بزرگ حوزه¬ی هواشناسی، ستارهشناسی، ریاضی، هندسه و مکانیک است. او با عُمَر خیام و دیگر دانشمندان هواشناسی، سالهای زیاد عُمر خود را صرف اصلاح تاریخ شمسی و ایجاد اعتدال بهاری (پیدا کردن لحظهی تحویل سال خورشیدی) کرد و مطالب علمی زیادی در هواشناسی و علم مکانیک بهجا گذاشت؛ اما بیشتر آثار او براثر بیتوجهی و حوادث از بین رفته است. با این هم نوشتههای باقیمانده از اسفزاری توانسته است نظر شماری از اندیشمندان و تاریخنگاران را جلب کند. آلبرت ناپلئون در مقالهای به قسمتی از اندیشه و آثار وی پرداخته است. همینگونه در مقدمهی کتاب خودِ اسفزاری (آثار علوی) که مدرس رضوی مقدمهاش را نوشته است به دانش هواشناسی وی، پرداخته است. همچنان محمد ابطوی نویسنده مراکشی نیز در مقالهای به دانش اسفزاری در علم مکانیک پرداخته است. آنچه قابلتوجه است اینکه اکثر این محققان به گوشهای از زندگی و آثار اسفزاری پرداختهاند و قسمتهایی از زندگی و آثارش همچنان برای همگان پوشیده مانده است. این تحقیق به این پرسش که اسفزاری کیست و چه آثاری از او برجای مانده است؛ با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع کتابخانهای پاسخ خواهد داد.
کلیدواژگان: ابوحاتم اسفزاری، اسفزار، هواشناسی، علم مکانیک.
مؤسسة تحصیلات عالی هریوا
جایگاه پیر در فتوتنامۀ سلطانی
نویسنده: مریم دانش
ویژهنامه_ پژوهشهای هرات شناسی (هریوا)
شماره صفحات 127-141
شماره:1
نوع مقاله Full Paper
تاریخ انتشار: خزان 1401
نوع نشریه: چاپی
چکیده مقاله
در مکتب عرفان و تصوف هدف سالک وصول به کمال و شناخت حقیقت است. در راه وصول به کمال شخصی باید راهدان تا سالک با کمک وی بتواند به مقصد برسد ورنه در همان آغاز راه، از رفتن بازمیماند و نمیتواند این راه را بپیماید. در این مقاله دیدگاه واعظ کاشفی در مورد پیر بررسیشده است و جایگاه پیر در عرفان ملاحسین واضح گردیده است. نگاهی به اندیشۀ عرفانی ملا حسین واعظ نشان میدهد که از نظر وی نیز مرید بدون دستگیریِ دستگیرِ به کمالرسیدهیی، نمیتواند این راه را به سرانجام برساند و وی نقش برجستهیی را بهپیر میدهد. از نظر وی پیر، طبیب قلب، زدایندۀ امراض باطنی، راهشناس و ولی میباشد. از منظر کاشفی شیخ را خصوصیات و ویژهگیهای زیادی است که اگر آن ویژهگیها را نداشته باشد دیگر بر هیچ مرید، رفتن به دنبال چنین مرادی الزامی نیست. این تحقیق از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی_کتابخانهیی میباشد.
کلیدواژهگان: کاشفی، پیر، پیر کامل، پیر ناقص، احتیاج بهپیر، اطاعت از پیر.